هزاران صلوات برای زیبایی چشمانت
خاطر
پسر خوشگلم تو ایم مدتی که نتونستم بیام عمه ارزو یه دختر خوشگل به اسم ساحل دنیا اورد اثاث کشی کردیم خونه جدید و تو هزار ماشالله بزرگتر و شیرین زبانتر از خودت بگم که زبانت کامل باز شده و تا جا داره شیرین زبانی میکنی مامان فدای چشمات مدام به من و بابا میگی من چراغ خونم تا الان تونستم دوتا سوره قران کوثر و توحید رو یاد بگیری و ده تا شعر رو حفظ کنی و حروف الفبا رو یاد بگیری... بازم تونستم میام و از خاطرات قشنگت مینویسم ...
نویسنده :
مامان ندا و بابا اردشیر
10:35
عکسهای جدید عشقم ابوالفضل
عکسهای جدید عشقم ابوالفضل
لبخند رندگی
تولد سه سالگیت
دوست دارم
سرمندم پسرم دیر اومدم ولی اومدم
سلام پسرم اینقدردر گیر خوشی و ناخوشی های زندگی شدم که وقت نمیکردم بیام سر بزنم امروز حسابی جبران میکنم برات ...
نویسنده :
مامان ندا و بابا اردشیر
7:47
خدا حفظت کنه ابوالفضل من
سلام نفس مامان الهی من فدات بشم ببخشید دیر به دیر میام برات مطلب میذارم ماشالله اینقدر شیطون شدی که اصلا وقت هیچ کاری بهم نمیدی عید هم تموم شد و شما دوساله شدین قبل عید ی ویروس بد گرفتی که ی هفته تو بیمارستان بستری شدی خیلی لحظهای تلخی بود مخصوصا زمان رگ گیری از دستت انشالله هیج وقت دیگه تو بیمارستان نبینمت عزیز دلم خیلی بد اسهال و استفراغ داشتی و مدام بیحال بودی اون موقع بود که تازه فهمیدم چقدر دلتنگ شلوغ بازیات شده بودم تو زمستونی با کمک بابات از پستونک گرفتمت خیلی هم سخت نبود خداروشکر الان دیگه برای خودت مردی شدی ماشالله مثل بلبل هم حرف میزنی فدات بشم بذار عکس برات بزارم که بزرگ شدی واقعا دلتنگ این روزات میشم ...
نویسنده :
مامان ندا و بابا اردشیر
15:41