ابوالفضل مامانیابوالفضل مامانی، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره
بابای نی نی بابای نی نی ، تا این لحظه: 36 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره
مامان نی نیمامان نی نی، تا این لحظه: 37 سال و 3 روز سن داره
کلبه عشقمانکلبه عشقمان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات پسرم ابوالفضل و دخترم نفس

عکسهای 17 و 18 ماهگی

1394/7/20 15:40
242 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم شرمنده اینقدر دیر برات مطلب گذاشتم تو این دو سه ماه خیلی سرم شلوغ شده بود اول که عقد عمه مریمت دوم که سقط بچه ایی که داشتم واقعا اذیت شدم سوم سفرمون به کرمانشاه برای رب گیری خیلی خوش گذشت عزیز دلم ماشالله خیلی بزرگ شدی میخواستم امپول یکسال ونیمت رو بزنیم ولی چون اسهال داشتی عقب افتاد خیلی استرس دارم ایشالله که این امپولتم به خوبی میگذره از شیطونیات چی بگم بعضی وقتا از دست کارات کم میارم و سرت داد میزنم اینقدر شیطونی که همه پیشت کم میارن فقط دوست داری یا بازی کنی یا بری بیرون، خداروشکر ب حرف افتادی البته کلمه کلمه،جدیدا به همه میگی بدوووو بیا، بیااااااا بده، عزیزم، ننه، مرسی الهی فدات دندونم 16تا داری و تقریبا همشون درومدن خیلی دوست دارم با اومدنت زندگیم عوض شد خداروشکر که دارمت ابوالفضلم خداروشکر که صدات تو خونمه، خداروشکر که شیطونی و تنت سالمه خدایا شکرت بابت زندگیم 

پسندها (9)

نظرات (3)

مامان فرح
22 مهر 94 14:32
عزیزم منم خیلی بابت واکسن مهسا میترسیدم اما چیزی نبود ،خیلی بابت سقط نینی هم ناراحت شدم عزیزم،انشالله خوسبخت باشید
مامان ندا و بابا اردشیر
پاسخ
ممنونم عزیزم خداروشکر که امپولاش دیگه تموم شد ولی من برای سقطم وقتی سقط شد اصلا ناراحت نشدم چون از خدا خواستم اگه قرار تو ۵ماهگی یا بیشتر سقط بشه پس همون موقع بیوفته صلاح خدا تو همون بود خودش میخواست نگهش میداشت
یک مامان
13 آبان 94 13:14
فدای ابوالفضل نازنین
مامانه شایلین
21 آبان 94 15:40
چه پسرس ایول