عشقم
سلام مامانی خوبی امروز سه روزه که رفتی تو یازده ماه الهی قربونت برم که اینقدر شیرین و ناز شدی امروز یعنی تو تاریخ 19بهمن 1393 واسه مامان سحرخیز شدی اینقد منو بابایی کیف کردیم که خودت اومدی سر سفره صبحونه و با تعجب به ما ذل زدی که چی میخوریم اما به تو نمیدیم که ماهم تورو نشوندیم وسط خودمون بابا بهت صبحونه نیداد منم چایی کم رنگ اینقد ذوق میکردی و میخندیدی الهی من دور اون خندهات بچرخم ک اینقد نازی بابا رو بدرقه کردیم و سر کارش دیدم داشتم خونه رو مرتب میکردم ک دیدم صدایی از تو نمیاد دیدم خودت رفتی رو تشکت و خوابت برده اینقدر عذاب وجدان گرفتم که حواسم به خواب بردنت نبوده ایشالله خدا خدا همیشه قشنگیهای این دنیا رو بهت بده ابوالفضلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی