سرمندم پسرم دیر اومدم ولی اومدم
سلام پسرم اینقدردر گیر خوشی و ناخوشی های زندگی شدم که وقت نمیکردم بیام سر بزنم امروز حسابی جبران میکنم برات ...
نویسنده :
مامان ندا و بابا اردشیر
7:47
خدا حفظت کنه ابوالفضل من
سلام نفس مامان الهی من فدات بشم ببخشید دیر به دیر میام برات مطلب میذارم ماشالله اینقدر شیطون شدی که اصلا وقت هیچ کاری بهم نمیدی عید هم تموم شد و شما دوساله شدین قبل عید ی ویروس بد گرفتی که ی هفته تو بیمارستان بستری شدی خیلی لحظهای تلخی بود مخصوصا زمان رگ گیری از دستت انشالله هیج وقت دیگه تو بیمارستان نبینمت عزیز دلم خیلی بد اسهال و استفراغ داشتی و مدام بیحال بودی اون موقع بود که تازه فهمیدم چقدر دلتنگ شلوغ بازیات شده بودم تو زمستونی با کمک بابات از پستونک گرفتمت خیلی هم سخت نبود خداروشکر الان دیگه برای خودت مردی شدی ماشالله مثل بلبل هم حرف میزنی فدات بشم بذار عکس برات بزارم که بزرگ شدی واقعا دلتنگ این روزات میشم ...
نویسنده :
مامان ندا و بابا اردشیر
15:41
نفس مامان ابوالفضل
عکسهای 23 و 24
عکسهای 21و 22
عکسای 19 و 20ماهگی
پسرم ابوالفضل خیلی زیاد دوست دارم تو چراغ خونمی ، خدا پیرت کنه با تن سالم بهت بده بابایی عاشقانه میپرستت عزیزم ...
نویسنده :
مامان ندا و بابا اردشیر
2:49